پست‌ها

نمایش پست‌ها از دسامبر, ۲۰۱۳

حال نوشت

 نوشتن از”خود“ کاربی فایده است. ”خود“ به معنای خود، مفهومی است نا گفتنی و بی معنی برای دیگری. اگر دیگری با خواندن و یا شنیدن حالِ خودِ دیگری، به وجد بیاید، بیشتر به خاطر وجد مشابهت هایی به ”خود“  بوده است. اینکه من امروز”ایکس“ را دیدم ویا درولایت استکهلم هوا بارانی بود و اِی وای که هوا در حال سرد شدن است و این هوا چرا اینقدر زود تاریک می شود و چقدردرسها سختند و زندگی در اینجا بیشتر در دنیای مجازی است وچنین وچنان، همه برای آن که درولایتی گرم نشسته، و”وای“ را دیده و هوایش خوب است و به این زودی ها هم تاریک نمی شود و کاری با درس ندارد و از ترافیک و جمعیت شاکی است  وفلان وبهمان، وصف حال من چه فایده دارد؟ وقتی از شنیدن وصف حال من حال می کند که در همین ولایت نشسته باشد، ”ایکس“ را دیده -اگر هم  ندیده، شبیه اش را دیده - سردی هوا را حس کرده، به دنبال اتوبوس دویده، تاریکی هوا حدود ساعت ۳ به عمق وجودش رفته  و درد وخوشی  مشترکی  دارد. خود را تنها با خود نوشتن به شکلی دوباره به نظر دیگری می رسانیم تا درانجا که مشترکیم با هم حال کنیم. ”خود“ نویسی بیشتر مقوله ای می شود در باب هم حسی و درک مشترکا