مدل شرکت در انتخابات


در تمام این چند هفته که همه جا  صحبت از انتخابات بود و همه از باید ها و نباید های شرکت کردن در آن حرف می زدند،  من به یاد مدلی می افتادم که دو  ماه پیش در کلاس اقتصاد سیاسی به ما درس داده شد. در آن زمان استاد جوان مبحثی را شروع کرد با این تیتر"چرا مردم در یک فعالیت سیاسی  شرکت می کنند" همانند سایر مباحث علوم اجتماعی انتظار داشتم مطالب تاریخی و نظریات مختلف اساتید علوم سیاسی که بیشتر شکل و شمایل کیفی و تئوری دارد در ادامه بیاید. اما اولین اسلایدی که بعد از این تیتر به ما نشان داد فرمول ساده ریاضی بود که هریک از عوامل تشکیل دهنده اش نشان دهنده یک فاکتور برای شرکت یا عدم شرکت در فعالیت سیاسی مثل انتخابات بود. 
مدل توسط ریکر واوردرس هوک در سال ۱۹۶۸ ارائه شده  بود، آن ها سعی داشته اند تصمیم هر فرد برای شرکت  در یک فعالیت سیاسی را در قالب یک  فرمول ساده با  فاکتور های مشخص بیان کنند. مدل ارایه شده توسط آن ها  به این شکل  است :
R = P*B - C  +  D
در این مدل R نشان دهنده خالص  اثری است که از رای دادن  بدست می آوریم، این عدد می تواند مثبت یامنفی باشد که در صورت منفی بودن در انتخابات  شرکت نخواهیم کرد.  B نشان دهنده نفعی است که  از انتخاب کاندیدای مورد نظر - در مقایسه با کاندیدای حریف- نصیبمان می شود( عدد مثبتی است) و p نشان از احتمالی است که ما می توانیم بر روی بردن کاندیدای مورد نظر خودمان داشته باشیم (جمعیتی که به کاندیدای ما رای می دهند برکل جمعیت)، C مشخص کننده هزینه ای است که در شرکت در انتخابات متحمل می شویم. در آخر D  شاخصی است  مثبت که نشان دهنده میزان تعهد  ما نسبت به  جریان مورد علاقه  است.   اگر با محسبات ذهنی به این نتیجه برسیم که منافع ما بیشتر از هزینه ها است  ویا به عبارتی ضرب  احتمال اثر گذاری ما در نفعی که از انتخاب فرد مورد نظر می بریم بعلاوه میزان حس تعهد(P*B+D)، بیش از هزینه های شرکت در انتخابات (C)  در انتخابات شرکت می کنیم .
این مدل بیشتر به این هدف ارایه شده  است تا  نقش فاکتور D را در فعالیت سیاسی  به ما نشان دهد. از آنجا که احتمال اثر گذاری هر فرد  بسیار پایین است ( یک تقسیم بر کل جمعیت) در نتیجه فاکتور احتمال ضرب در منافع (P*B) کوچک خواهد بود و  تنها عاملی که طرف راست معادله را مثبت می کند  و در نتیجه باعث می شود فرد رای دهد هما حس تعهد - یا وظیفه - به جریان مورد علاقه فرد است.
اما من با ایده گرفتن از  این مدل سعی کردم شرایط  فعلی خودمان را در قالب همین فرمول یک خطی،  ساده سازی کنم  تا ضمن  این کار استراتژی های مختلف برای شرکت یا عدم شرکت تحت شرایط مختلف را شبیه سازی  کنم. اصلی ترین هدفم از انجام این کار این بود که بتوانم دلایل هر تصمیم در این رابطه را جدا جدا و مستقل از هم  بررسی کنم، کاری که جای خالی اش را درتحلیل های فعلی احساس می کردم. از انجا که به هیج وجه نمی خواهم مسایل  حاشیه ای و احساسی را  وارد موضوع کنم  وقصد طرفداری از هیچ یک از دو راه  در این نوشته ندارم سعی می کنم بدون جهت گیری خاصی این مدلی که در ذهن دارم را ارایه کنم.
 این کار را در چند بخش انجام می دهم،اول، باز تعریف مدل که در آن هر یک ازمتغییر های احتمال، منفعت، هزینه و حس تعهد را در شرایط فعلی تعریف می کنم . ( البته تعاریف کاملا بر اساس استنباط فردی خودم است  و به هیچ وجه جامعیت ندارد و هر فرد خودش با توجه به عقاید فردی خود می تواند  هر یک از متغییرها را تعریف کند).بعد از تعریف هریک از متغییرها  آنها را با مکانیزم ترتیبی عددی می کنیم. بطور مثال بعد از تعریف هزینه، می توانیم  به آن از ۱ تا ۱۰ امتیاز دهیم و بطوریکه اگر هزینه شرکت برای ما بالا است عددی بین ۷ تا ۱۰ می دهیم و اگر پایین است عددی بین ۱ تا ۳ خواهیم داد. سپس با توجه  به ترجیحات مختلفی که دراین زمینه وجود دارد چند سناریو را با فروض متفاوت ارایه می کنم.

تعریف دوباره مدل:


در شرایط فعلی ایران به نظر می آید که شرکت کنندگان در انتخابات نگران  شمرده شدن رای های خود نیز هستند. بنابر این در  مدل پیشنهادی فاکتور احتمال عدم تقلب را هم وارد می کنم:
R=a(B*P) - C + D
 احتمال عدم  تفلب (a):
اختلاف این مدل با مدل قبلی در ضریب a  است. این ضریب نشان دهنده احتمال  شمرده شدن آرا ما در انتخابات پیش رو است ( احتمال اینکه در انتخابات تقلب نشود) . 
منافع:(B)
منافع ما ازبردن کاندیدای مورد نظرمان چقدر است ؟ در صورتی که فرد و یا جریان سیاسی  مورد نظر ما در انتخابات پیروز شود ما چقدر احساس رضایت می کنیم؟ اگر فارق از هر احتمال و  هزینه ای  جریان مورد علاقه ما رای بیاورد ماچقدر  از آن راضی و خوشحال می شویم؟
با توجه به فضایی  موجود و تجربه چند سال گذشته  به نظر همه وزن بالایی به  منافع می دهند و  این عدد شاید از بین ۱ تا ۱۰ عددی نزدیک به ۸ را به خود بگیرد. البته  کسانی هم هستند که انتخاب شدن این کاندیدا را  به ضرر منافع بلند مدت می دانند  و  این نوع انتخاب را ایجاد سوپاپ اطمینان برای نظام معرفی می کنند و عدد نسبتا  پایینی به منافع این انتخاب می دهند. 
احتمال:(P)
 اینکه کاندیدای مورد نظر ما با چه احتمالی پیروز می شود. این احتمال با فرض این است که در انتخابات تفلبی صورت نگیرد . احتمال تقلب در بخش دیگری (a) محاسبه شده است.
این احتمال را می توان با توجه به فضای جامعه، نظر سنجی ها و با فاکتور های دیگر محاسبه کرد.به نظر با توجه به موج ایجاد شده و ائتلاف اصلاح طلبان می توان این احتمال را حدود۵۰ تا ۶۰ درصد در نظر گرفت، احتمال رای آوردن در صورت عدم تقلب)    
هزینه های شرکت کردن:(C)
شاید مهمترین و بحث برانگیز ترین  مورد هزینه های  شرکت در انتخابات است.   مهمترین این هزینه ها  استفاده رسانه ای وتبلیغی سیستم از  مشارکت بالا  است . هزینه ای که  بسیاری  ان را  تنها دلیل شرکت نکردن در انتخابات می دانند.  این هزینه مخصوصا  بعد از انتخابات ۸۸ برای همه  بسیار بالا رفته و در حساب  و کتاب های  فردی   وزن بالایی دارد.
اما از طرف دیگر بسیاری استدلال می کنند که  این  هزینه - با توجه به پوشش رسانه ای دولتی انتخابات- در هر دو حالت شرکت و یا عدم شرکت   وجود دارد و نباید میزان بالایی به آن داد.  در شبیه سازی مدل هر دوحالت را  در نظر خواهیم گرفت . ( در حالتی که این هزینه ارزش زیادی دارد و عددی بالاتر از ۸ می گیرد و در حالتی که عددی کمتر از ۴ می گیرد)
حس تعهد(D):
 اصلی ترین فاکتور مثبت کننده طرف راست معادله همین فاکتور حس تعهد است. چرا که این فاکتور بدون هیج احتمال بیرونی در معادله قرار گرفته و تنها خود فرد می تواند روی آن اثر بگذارد.  منظور از تعهد ، پایبندی به جریان و گروهی است که ما از آن حمایت کرده ایم و همچنان حمایت می کنیم.  این فاکتور برای افراد مختلف می تواند بسیار متفاوت باشد.  چند حالت را در نظر بگیریم:
اول: کسانی که تعهد را به  عمل به خواسته های جریانات اصلاحات   با رهبری خاتمی می دانند. این دسته با توجه به تصمیم   گروهی اصلاح طلبان و رای اکثریت افراد به شرکت در انتخابات   عدد بالایی به فاکتور تعهد می دهند (  بالاتر از متوسط)
دوم: کسانی که به  هیچ گروهی تمایل ندارند و تنها با استدلال های شخصی تعهد  به کشته شدگان و زندانیان را در رای ندادن می دانند و به این فاکتور  وزن پایین می دهند

بررسی چند سناریو:

حال با توجه به   هر یک  از این متغییر ها برای حالت های مختلف   سه سناریو متفاوت را بصورت نمونه  در نظر می گیریم. 
سناریو اول:  
احتمال تقلب : متغییر
احتمال پیروزی در صورت عدم تقلب = ۶۰ درصد، منافع=۸ ، هزینه=۸، تعهد =۸
 نتیجه:در صورتی که تمام فروض بالا بر قرار باشد،  اگر ۲۰ درصد ( و بیشتر) احتمال می دهیم که  تقلب صورت نمی گیرد  در انتخابات شرکت می کنیم.

سناریو دوم:
هزینه شرکت : متغییر
احتمال پیروزی در صورت عدم تقلب = ۶۰ درصد، منافع =۸ ، تعهد به اصلاحات ۸، احتمال عدم تقلب : ۲۰دصد
 نتیجه: در صورتی که تمام فروض بالا بر قرار باشد اگر در یک محاسبه ذهنی هزینه شرکت در انتخابات برای ما کمتر از ۷ است ( از ۱۰ ) در انتخابات شرکت می کنیم.
سناریو سوم:
منافع شرکت: متغییر
احتمال پیروزی در صورت عدم تقلب = ۶۰ درصد، هزینه  شرکت : ۸ ، تعهد به اصلاحات: ۸ ،احتمال عدم تقلب : ۲۰ درصد
 نتیجه: در صورتی که تمام فروض بالا بر قرار باشد اگر در یک محاسبه ذهنی منافع انتخاب شدن کاندیدای مورد نظر ما بیش  از ۶ باشد ( از ۱۰ ) در انتخابات شرکت می کنیم.

 محاسبه شرکت و یا عدم شرکت:

اما هر کس می تواند تر جیحات و نظرات خودش را وارد معادله کند و نتیجه را  بدست آورد. برای این  کار لاز م است به چند سوال زیر جواب دهیم و عدد های بدست آمده را در فرمول بگذاریم:
۱- چه مقدار  احتمال می دهیم که این بار در انتخابات تقلب نشود ( چند درصد ):a
۲- احتمال اینکه کاندیدای مورد نظر شما برنده شود چقدر است ( چند درصد): p
۳- اگر کاندیدای موردنظر شما پیروز شود چه میزان  احساس رضایت و منفعت  می کنید. از یک تا ده عدد دهید ب( ۱ کمترین و ۱۰ بیشترین وزن) سپس این عدد را بر ۱۰ تقسیم کنید:B
۴- برای شما هزینه شرکت در انتخابات چقدر است( با توجه به مواردی که بیان شد) . از یک تا ده عدد دهید ( ۱ کمترین هزینه و ۱۰ بیشترین هزینه) این عدد را بر ۱۰ تقسیم کنید:C
۵- چه مقدار نسبت به جریان اصلاحات فعلی احساس تعهد می کنید . (۱ کمترین و۱۰بیشترین) این عدد را تقسیم بر ۱۰ کنید:D
نتایج را در فرمول بالا بگذارید اگر نتیجه عددی منفی شد در انتخابات شرکت نخواهید کرد و اگر مثبت احتمال شرکت بالا خواهد بود.
مزیت بررسی اینچنینی یک فرآیند اجتماعی در  این است که هر عامل  جداگانه وبا وزن مرتبط با خودش در نظر گرفته می شود.   به این روش  اجازه نمی دهیم عوامل مختلف بصورت کلی ،نامنظم و احساسی وارد تحلیل ها ونتیجه گیری هایمان شود هر عامل را با نظم خاص و وزن  مورد نظرمان  وارد روابط  می کنیم.
 نکته آخر این که این مدل -مثل هر مدل  دیگر اجتماعی-  قابلیت  تغییر دارد و می توان با توجه به رخداد های اجتماعی و ارزش گذاری های فردی به آن متغییری اضافه کرد و یا از آن کاست، اما در نوع نگرش به موضوع تفاوتی  ایجاد نخواهد شد.

نظرات

  1. merci Iman az inke model ke shenide budi ro ba ma ham dar miun gozashti. kheili khub bud. man ke kheili az khondanesh lezat bordam. ba inke khodet gofti adama ba salighe khodeshun mitunan moteghayer haro tarif konan ama man baz ham fekr kardam age be in 2ta nokte ham eshare mikardi shayad matni ke neveshti kameltar va daghightar mishod! 1) manzuret az hazine kardan chie? khub bud ino bishtar baz mikardi(serfan nazare shakhsi khodeto) chon baghiye moteghayer haro khub tarif kardi ama moteghayer e "Hazineh" khob tarif nashode bud. midunam kheili ham asun nist tarifesh albate! . 2) chera to bahse ta'ahod, faghat be ta'ahod be jaryane eslahtab eshare kardi. man fek mikonam ehsas ta'hod be asle dashtane haghe ra'y va dashtane entekhabat (harchand az noe taghalobish) moheme. va ta'ahod be khodet va khune'at (keshvaret) ham behtare dar nazar gerefte beshe!
    marci baz ham az matnet.

    پاسخحذف
  2. سلام ایمان جان
    آقا یه سوال و شاید یه گنگی
    برای من توی فرمولت یه سوال پیش اومد‬
    ‫این فرمول از تعهد حرف میزنه‬
    ‫اما تو هیچ تعریفی از تعهد ندادی به ما‬
    ‫شایدم من متوجه نشد
    تعریف همون حد قبض و بسط نیست بلکه
    تعهد در بعد زمان و اتفاق باید تعریف شده باشه که بشه در این فرمول قرار داد
    اما این تعهد که تو تعریف کردی متغیریه که خودش متغیره
    با توجه به فرمول تو من چندین نوع تعهد می تونم در این فرمول قرار بدم که هر کدوم ضریب های کاملا متفاوت دارند

    ‫ببین یه چیزی که شاید کمتر کسی توجه می کنه‬
    ‫من به فردای رایم تعهد دارم‬
    ‫یعنی به هر نحوی اگه حجت شد که اختلالی در ارا بوده من باید اعتراض کنم‬
    ‫آیا من این کار رو می کنم‬؟
    ‫تعهد دارم به این کار‬؟
    ‫تعهد بعدی به گرایش سیاسیمه که‬
    ‫ایا با رای به روحانی این حصول میش
    و تعهد مهم تر به سرزمینم که رای در این روند تعهد هست ؟
    آیا باید مهم ترینشونو در این فرمول قرار داد یا چیز دیگر ؟

    پاسخحذف
  3. ممنون بیتااز نظر و پیشنهادت،
    در هر دو مورد کاملا باهات موافقم. هزینه وتعهد به نظرم اصلی ترین فاکتور هایی بوده که باید در این مدل ت بیشتر مورد توجه قرار بگیره و نیاز به تعریف دقیق داره. من راستش تلاش کردم که خیلی جهت گیری در متن نداشته باشم و فقط روش را پیشنهاد بدم و هدفم از تعریف هر کدوم از متغییر ها بیشتر باز کردن مفهوم بود.
    این متغییر ها در هرزمان و برای هر فرد و هر جامعه میتونن تعاریف منحصر به فردی داشته باشند. مثلا برای اروپایی ها شرکت در انتخابات شاید بیشتر به دلیل تعهد به جریانات حزبی مهم باشه و بیشترین هزینه ای که می کنند هزینه وقتی هست که می گذارند و رای میدن. چیزی که برای ما اصلا به عنوان هزینه در نظر گرفته نمیشه.
    من فکر میکنم مهم این هست که این متغییر ها را تک تک بررسی کنیم و نگذاریم همه با هم به ذهنمون حمله کنند. چون اگر همه با هم وارد بشوند احتمال خطا زیاد هست( اتفاقی که در اغلب بحث های سیاسی بین مامیوفته و همه چیز رو با هم قاطی میکنیم.)
    نظرت همون موقع باعث شد متن رو تغییر بدم و بیشتر خودم هم به روش فکر کنم تا نتیجه.

    باز هم ممنون.

    پاسخحذف
  4. ممنون دانیال از نظرت،
    به نظرم کلا متغییر ها در این نوشته تعریف درستی نشده اند، متغییر ها خیلی فردی میتونن تعریف بشوند چون که به مقدار زیادی با ارزش هامون ارتباط دارند.شاید باید بیشتر وقت صرف دیدگاه های مختلف در مورد هر کدوم از متغییر ها می کردم.
    نکته جالبی که گفتی این بود که متغییر تعهد خودش متغیره و در زمان تغییر میکنه، اگر بخواهیم فرمول رو اینطوری تعریف کنیم باید به همه متغییر ها فاکتورزمان رو هم اضا فه کنیم. کل فرمول رو برای زمان های مختلف تعریف کنیم. اما به نظرم شاید بشه همین تغییری که گفتی رو در تعریف ایستای تعهد لحاظ کرد: اگر برای ما تعد به خوانده شدن رای هم هست و حاضر نیستیم از ان دفاع کنیم در فردای رای گیری مقدار عددی که می دهیم کمتر خواهد شد. و یا هزینه را بیشتر می دهیم.
    نکته دیگه که با کامنتت بهش فکر کردم این بودکه هر کدوم از این متغییر ها می تونن تابعی از همدیگه هم باشند و به هم وابسته باشند. مثل همین تعهد و هزینه. و یا هزینه و احتمال تقلب. مثلا اگر احتمال تقلب بره بالا هزینه هم بالا میره.
    اگر بخواهیم سادشون کنیم باید این وابستگی رو هم بصورت ثابت در هر کدومشون لحاظ کنیم.
    ولی در کل، پروسه ارزش گزاری خطای زیادی داره اما به نظرم خوبیش اینه که ما به خطایی که صورت میگیره اگاهیم. همون طور که قبلا هم گفتم من بیشتر دوست داشتم روی روش تکیه کنم تا نتیجه ای که حاصل میشه.
    ممنون رفیق.

    پاسخحذف

ارسال یک نظر

پست‌های معروف از این وبلاگ

منانگی

مردم