روند اقدام کردن برای شغل و هر کاری برای "پول" پروسه ای تهی از معنی است. اینکه باید به آن طرف میزی، بفهمانی که قابلیت انجام کارش را داری و محترمانه مدام تکرار کنی که "من خوبم" و " من برای کار شما مناسبم" . باید تلاش کنی که مورد توجه قرار بگیری و با منم منم کردن و کاتالوگ های حرفه ای << رزومه>> و <<کاور لتر>> تبلیغ کنی و در نهایت خودت را به قیمت خوبی بفروشی.
منانگی
جهانی که انسان توانسته بشناسد تنها چهار درصد از کل هستی است. در این عظمت که تازه چهار درصد از کل هستی است، ما نقطه ای که هیچ، ذره که هیچ، یک چیزِ کوچک هستیم! اما بودگی مان حداَش میل می کند به صفر در این عظمت... .تقلا می کنیم تا در اطرافمان، در جامعه مان ، شاید در شهرمان، شاید در کشورمان و در نهایت شاید فراتر ا ز مرزهای کشورمان بسیار معروف و محبوب و بزرگ و مهم شویم . منِ کش داری رامی پرورانیم . می ترسیم از قضاوت شدن، تحقیر شدن، عقب ماندن، جا افتادن، استفاده نکردن. خوشحال می شویم از بالا بودن، رشد کردن، یادگرفتن، قدرتمند شدن، معروف شدن و بر صدر نشستن. و ترسیدن و خوشحالی در هیچ، هیچ هیچ.ابلهانه هر روز منانگی را تکرار می کنیم .
نظرات
ارسال یک نظر