کلاه قرمزی و جنسیت زدگی




اول، شاید بخاطر اینکه ما همه با کلاه قرمزی خاطره های کودکی داریم - و دوستش داریم- ممکن هست که  در نقد کردنش دچار انحراف ناخود اگاه شویم و از ان  دفاع و-ایراد- نابجا بگیریم.  

دوم، به نظرم در تحلیل کلاه قرمزی و یا هر برنامه دیگه ای بهتر هست که فقط روی آن برنامه تمرکز کنیم و آن رو به همه برنامه های تلویزیون و یک پدیده عام جنسیت زده نسبت ندیم. این کار موضوع بحث را  عوض خواهد کرد و حواشی بی ارتباط را به نقد اضافه میکند.

سوم، در برنامه کلاه قرمزی رفتار ها و صحبت های دختر کوچیک همسایه نقطه شروع بسیاری از نقد ها است. دختری که حرف های "خاله زنکی" می زند و غیبت دیگران را میکند. حال این رفتار میتواند دو خاصیت همزمان مثبت و منفی داشته باشد:  اول باعث میشود همه ببینند که این رفتار ها در بچه های کوچیک اثر مخرب دارد  و در این قالب نشان بدهد که در نسل بعدی این رفتارها باز تولید خواهد شد. از طرف دیگر از بُعد اثرات  منفی، -هم نظر با منتفدین- نشان می دهد  که فقط خانم ها این گونه رفتار میکنند و این یک خصوصیت جنسیتی است. اما به نظر نمی تونیم ثابت کنیم که کدام  یک از این دو، اثر قوی تری دارند و   برایندشان  روی کل جامعه چه نتیجه ای را باعث خواهد شد. در بیشتر تحلیل ها، در این مرحله، این برنامه را با کل برنامه های دیگر تلویزیون مقایسه میکنند و طبق آن  نتیجه میگیرند که  این برنامه هم همانند بقیه برنامه ها اثر جنسیت زده ای دارد .

چهارم، در این برنامه طنز، همه به نوعی مشکلی خنده دار دارند.  نکات منفی خنده دار و دوست داشتنی در رفتار های هریک وجود دارد. اگر "دختر" همسایه، دختری است که غیبت میکند "پسر" عمه زا هم پسری است که کلا نمی فهمد! فامیل دور با سیبیل مردانه اش کاملا حرکت های مسخره و احمقانه "مردانه" انجام میدهد. جیگر که شخصیت به نظر مردانه ایست، همه حرف ها را چند بار تکرار میکند، قهر میکند و کلا فقط  زور دارد. در نگاه کلی  به نظرم  ما همه این رافتارها را-  خارج از جنسیت-  در خودمان می توانیم ببینیم. این ها همه بخشی از ماست که در این شخصیت ها متبلور میشوند.

 پنجم،  به نظر اگر خیلی نخواهیم در « جنسیت» شخصیت ها متمرکز شویم این برنامه «جنسیت زده» نیست. این برنامه کلیشه های جامعه ما رو جدا از جنسیت مسخره میکند. شاید  اگر بخواهیم تنها روی جنسیت متمرکز بشیم در برخی موارد حرف های ضد جنسیت مرد هم در این برنامه گفته میشود.

ششم، به نظر شخصی من ، نقد به کلاه قرمزی تعداد کمِ شخصیت های زن در این مجموعه است.  بهتر بود دخترهای بزرگتری - مثل  نمونه های مرد آن( پسر عمه زا و کلاه قرمزی)- که حرکت های مسخره از خودشان نشان دهند و خصوصیات منفی خنده دار دارند هم به مجموعه اضافه میشدند.نبودن این شخصیت ها در مجموعه - که شاید بخاطر محدودیت های حکومتی باشد- به نظر توازن را از مجموعه میگیرد. اما این موضوع باز هم نشان دهنده جنسیت زدگی برنامه نیست.

هفتم، جنسیتی کردن  تمام پدیده هایی  که به نوعی  می توان آن ها  را خنثی در نظر گرفت به نظرم  در بلند مدت نگاه دقیق به جنسیت زدگی در رفتار های روزمره ما را کمرنگ می کند.  در مورد کلاه قرمزی تلاش برای جنسیتی کردن موضوع به نظر بیشتر به علت تعداد مخاطب این برنامه است. منتقدان از تعداد بیننده بالا این مجموعه استفاده میکنند تا حساسیت مخاطبین را نسبت به این موضوع بالا ببرند و سوالات اینچنینی را در ذهن همه ایجاد کنند. ایجاد سوال در رابطه با این موضوع هرچند خوب است اما به نظر خاصیتی کوتاه مدت دارد، چرا که این برنامه در نگاه اول جنسیت زده نیست و باید با بررسی دقیق نکات بسیار ریز منفی  ظاهرا جنسیتی در ان پیدا کرد. این کار تنها سوال را برای مخاطب ایجاد میکند و اگر مخاطب نکات بارز را در این مورد نبیند حساسیتش در این موضوع کم خواهد شد و به نظرم در مواردی که واقعا موضوع اینچنینی وجود دارد منفعل تر از قبل عمل خواهیم کرد.


نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

منانگی

مردم